یکی از مخاطبان پایگاه خبری تحلیلی وفاق سبزدر مورد محرومیت دیشموک یادداشتی برای ما ارسال کرد که عینا منتشر میشود.
بسم الله الرحمن الرحیم
عنوان یادداشت: سراب
چندسال پیش سوژه ای به نام (م..ن) که خدایش رحمت کند در دیشموکِ کهگیلوبه مدتهای مدید از یک بیماری رنج میبرد، وی مادری عشایری و زحمتکش بود که آثار بیماری و زندگی مشقت بار عشایری درسیمای بی ریایش مشهود بود؛ دست برقضا شرایط سخت و موضوع بیماریش که در آن زمان زمینگیرش کرده بود فضای مجازی را درنوردید و عجین با نام دیشموک سرخط خبرگزاریهای داخل و خارج شد.
این سوژه ی دردناک واژه دیشموک راهمه جا آشنا کرد تا آنجا که رئیس یکی از دانشگاههای امریکا که خود ایرانی بود به دفتر مسئولی در دیشموک زنگ زد و ماجرای آن مرحومه را در احوالات دیشموک به جد کنجکاو شد. علی ایهاالحال هرکس دست بکارشد. ازدور و از نزدیک، موسسات دولتی، اشخاص حقیقی وحقوقی، مسئولین اجرایی و دولتی تا آن استانداری که اولین سفر کاری خودش را در زادگاه آن خدا بیامرز (سرگچ) آغاز کرد و در آنجا قول شق القمرداد و چه آن محبوبی که درقریه ای دیگر گریه کرد و در اصطلاح عامیانه اشک تمساح ریخت؛ اما بشنو و باور مکن از آن پایتخت نشینی که یکراست از آنتالیا به دیشموک آمده بود تا دختران جوان را حمایتی بی نظیر نماید و دیگر آن مسئول مرفه بی دردی که صدای غرش بالگردش کل اهالی را از اقصی نقاط به ورزشگاه دیشموک آورد .... همه و همه با استقبالی گرم مواجه میشدند و میگفتند ومی بافتند و میرفتند. برخی هم دست به کلنگی گل آرا میشدند وختم صلواتی... فضای مجازی هم کمافی السابق فعال و دست بکار ریز وکلان مجالس و محافل وقول و قرارها را انعکاس داده و از هیچ تلاشی دریغ نورزید.
افکارعمومی و مناطق همجوار غبطه بر دیشموک میخوردند و بر این باور که دیشموک گلستانی رویایی و مدینه فاضله شد. اما قریب یک دهه از آن ماجراهای پرتمطراق و بقولی صدای دهل از دور خوشه ماضی شد، درعین حال که سپاسمند خدمات عرضه شده و زحمات بی ریا دلسوزان نظام هستیم و بیش از همه شاکر لطف پرودگار ;!!!! تغییرچشمگیر حاصل نشد تا آنجا درصد انحرافات اجتماعی برابر آمار موجود بیشتر، زیرساختها همان است که بود مخصوصا وضعیت راههای مواصلاتی را که با مثال عینی هم میتوان اثبات کرد. نکته پایانی گریزی هم به قضاوت اقشار و عوام میزنیم که با یک ضرب المثل لری موضوع نمایان تراست ؛ (یا کیل کم است یا کیال دزد) یا مصداقی دیگر یعنی به نام دیشموک بود به کام....
احمد روستایی