آنچه عاشری در رشت نوشت و موجب احضار او به قوه قضائیه شد، اولین یا آخرین نمونه از این توهینهای سخیف یا به کاربردن عبارتهای موهن علیه رئیسجمهوری نیست، رئیسجمهوری که نه تنها هدف مستقیم و درجه اول دشمن اسرائیلی بود، بلکه محل نشست او هم هدف قرار گرفت. باوجود این، حجم بیسابقه این توهینهای سخیف، واکنشهای متقابلی هم به دنبال داشت. از جمله مهدی فضائلی عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب که در واکنش به توهین به رئیسجمهوری نوشت: «تضعیف سیاستهای کلی نظام و سهمخواهی گروهی از یک سو و توهین به رئیسجمهوری محترم از سوی دیگر، تهدید یکی از مهمترین عوامل پیروزی یعنی انسجام ملی است.»
اما گویا توهین کنندگان هیچ توجهی به «انسجام ملی» به عنوان عامل اصلی پیروزی ملت ایران در این جنگ ندارند و از هیچ کوششی برای تضعیف این انسجام دریغ نمیکنند. فارغ از اینکه چنین توهینها و رفتارهایی خلاف منطق دفاع از کشور و جنگ تحمیلی است و با عقل سلیمی که درپی صیانت از کشور باشد سازگار نیست، سؤال این است که چرا درست هفتهای پس از جنگ، توهین به رئیسجمهوری افزایش یافت؟ آن هم در شرایطی که به دنبال جنگ پرسشها و چالشهای بنیادیتری پیش روی کشور قرار گرفت!
شاید یک علت این توهینها، نوعی واکنش به شکست انتخابات سال گذشته باشد، همچنان که خود عاشری هم در انتخابات سال گذشته در ستاد رقیب حضور داشت و پس از شکست در انتخابات، به دهیاران و شورایاران گیلان، سخیفترین توهینها را روا داشت.
با در نظر گرفتن تیتر رسانههای ضدایرانی مانند این تیتر که «عضو شورای شهر رشت خطاب به اسرائیل: مسعود پزشکیان را ترور کنید»، علاوه بر پالسهای اختلاف داخلی که از این نوع رفتارهای ضدسیاسی و ضدملی به دشمن مخابره میشود، امنیت روانی و انسجام ملی را هم نشانه میگیرد و این نشانه گیری، حتی از موشکهای اسرائیل هم مخربتر است.
بستن *نام و نام خانوادگی * پست الکترونیک * متن پیام |